سفارش تبلیغ
صبا ویژن

حضرت مهدی (عج)وفلسفه حکومت جهانی آنحضرت(قسمت دوم)

چگونگی تولد حضرت مهدی(عج): حکیمه  عمه امام حسن عسکری (ع) خواهر امام هادی (ع) گوید :آنروز طبق معمول بدیدن برادر زاده عزیزم امام حسن عسکری (ع) شرفیاب گردیدم ،چون به منزل رسیدم نرجس آمد کفش از پایم در آورد وگفت ای بانوی من بگذار کفش شما را بر دارم گفتم بانو وسرور من  تو هستی ،به خدا قسم نمی گذارم و خدمت تورا رضایت نمی دهم ،من خدمت تورا بر روی چشم می پزیرم  .چون  امام گفتگوی مارا شنید فرمود :عمه جان خدا پاداش نیک به تو مرحمت فرماید. حکیمه گوید : من تا غروب آفتاب خدمت امام بودم وبا نرجس صحبت میداشتم آنگه برخاستم که لباس پوشیده بروم امام فرمود عمه امشب را نزد مابسر ببر که در این شب مولود مبارکی متولد می شود که زمین مرده را زنده می گرداند ،عرض کردم: این مولود مبارک از چه زنی خواهد بود ؟ من که چیزی در نرجس نمی بینم  فرمود: با این وصف فقط از نرجس خواهد بود . حکیمه گوید : من نزدیک نرجس رفتم  او را نگریستم اثری از حمل در وی ندیدم خدمت برادر زاده رفته موضوع را به امام اطلاع دادم حضرت تبسمی نمود فرمود عمه جان موقع طلوع فجر اثر حملش آشکار می شود (( لان مثلها مثل ام موسی لم یظهر بها ولم یعلم بها احدی وقت ولادتها)) او مانند مادر موسی است که اثری از آبستنی در وی مشهود نبود وتا موقع تولد موسی هیچ کس اطلاع نداشت زیرا فرعون برای دست یافتن به موسی شکم زنان باردار را می شکافت این هم مانند موسی (ع) است (که دشمنان در صدد کشتن او هستند )  حکیمه حسب الامر امام از رفتن به خانه خویش صرفنظر کرد شب شد . حکیمه آنشب از بشارتی که بردارزاده اش به اوداده بود حالتی غیر عادی داشت ، ساعات شب یکی پس از دیگری طی شد ستارگان چشمک زنان طلوع صبح سعادت را به هم تبریک می گفتند شور وهیجان وانتظار امامت شدت می یافت فرشتگان وکروبیان عالم ملکوت به میمنت ومبارکی از مقدم نوزادی که ساعتی چند در امامت ، سرای امام حسن عسکری (ع) پا به عرصه وجود می گذارد بهشت را زینت داده وحلقه های انس وذوق بر پا کرده بودند. دقایق آخر شب فرا رسید در میان غوغای نغمه های مرغان سحر خیز حکیمه از بستر برای به جا آوردن نافله شب بر خاست .حکیمه هنوز نمازش را به آخر نرسانده که ناگهان متوجه نرجس گردید. . نرجس از شدت درد ناراحتی زایمان حالش منقلب شده بود با مشاهده این حالت از نرجس حکیمه به عجله خودرا به او رسانید واو را به سینه چسبانید ونام خدا را بر او خواند . در این وقت امام حسن (ع) با صدای بلند فرمود :عمه سوره انا انزلناه بر او قرائت کن حکیمه می گوید . چون به قرائت انا انزلناه پرداختم  آن جنین در شکم مادر با من در خواندن همراهی می کرد بعد به من سلام کرد چون صدای اورا شنیدم وحشت کردم  امام حسن عسکری (ع) صدا زد عمه جان از کار خداوند تعجب مکن که ذات حق  ما را از کوچکی با حکمت گویا در روی زمین حجت خود می گرداند .هنوز سخن امام تمام نشده بود که نرجس از نظرم نا پدید شد ودیدم نوری از مولود میدرخشدکه دیدگانم را خیره میکند .دیدم آن مولود تازه ،سر به سجده گذاشته و پس از سجده بزانو  نشست ودر حالیکه انگشتان به سوی آسمان داشت گفت (( اشهدان لا اله الا الله وان جدی رسولله وان ابی امیر المومنین )) آنگاه تمام امامان را نام برد تا بخودش رسید فرمود اللهم انجزلی وعدی واتم لی امری وثبت وطاتی واملا الارض لی قسط" وعدلا" یعنی خداوندا آنچه وعده فرموده ای مرحمت کن وسرنوشتم را بانجام رسان ،قدمهایم را ثابت بدار وبوسیله من زمین را پر از از عدل وداد بکن در این وقت امام حسن (ع) با صدای بلند فرمود عمه اورا بگیر ونزد من بیاور حکیمه گوید چون اورا بغل گرفته نزد پدر بزرگوارش بردم به پدر سلام کرد حضرت هم اورا در برگرفت . ناگهان دیدم مرغانی چند دور سر اودر پروازند  امام (ع) یکی از آن مرغان را صدا زد و فرمود این طفل را ببر نگهداری کن ودر هر چهل روز به ما بر گردان  مرغ اورا بر داشته و پرواز نمود وسایر مرغان نیز به دنبال او به پرواز آمده ومی شنیدم که امام حسن عسکری (ع) می فرمود : تو را به خدایی می سپارم که مادر موسی فرزند خود را به او سپرد نرجس خاتون بگریست امام فرمود آرام باش که جز از پستان تو شیر نمیمکد عنقریب او را به نزد تو می آورند همانطوریکه موسی را به مادرش برگردانید((فردناه الی امه کی تقر عینها ولا تحزن قصص12))یعنی او رابه سوی مادرش باز گردانیدیم تا دیده اش روشن شود ومحزون نگردد  حکیمه گوید از امام پرسیدم آن مرغ چه بود فرمود روح القدس بود که مراقبت ائمه است و با امر خداوند آنها را را در کارها موفق ومحفوظ میدارد وبا علم ومعرفت پرورش میدهد بعد از چهل روز بچه را نزد بردارزاده ام برگدانیدند حضرت مرا خواست چون به خدمتش رسیدم دیدم بچه جلو پدر راه می رود. عرض کردم آقا این طفل که دوساله است  امام تبسمی نمود و فرمود : فرزندان انبیاء واولیاء که دارای منصب امامت وخلافت هستند نشو ونمای آنان با دیگران فرق دارد کودکان یکماهه ما مانند بچه یکساله دیگران می باشد . کودکان ما در شکم مادر حرف می زند و قرآن می خوانند وخدا را پرستش می کنند حکیمه گوید من هر چهل روز آن طفل  نازنین را میدیدم تا آنکه چند روز پیش از وفات پدرش اورا به صورت مردی دیدم ونشناختم . لذا از امام پرسیدم این کیست که می فرمایی پیش روی او بنشینم ؟ فرمود  او پسر نرجس است  که بعد ازمن جانشین من خواهد بود. بعد من از او فرمانبرداری کنید.

     علت غیبت حضرت مهدی (عج): 1- قبل  از اینکه به بحث در باره فلسفه غیبت بپردازیم این نکته را باید اضافه کنیم که موضوع غیبت اختصاص به امام عصر (ع) ندارد بلکه این موضوع وحالت برای انبیاء وحجج الهی به فراوانی بوقوع پیوسته است ؟((او کالذی مر علی قریه وهی خاویه علی عروشها قال انی یحی هذه الله بعد موتها فاماته الله مائه عام ثم بعثه قال کم لبثت قال لبثت یوما"  او بعض یوم قال لبثت مائه عام فانظروا الی طعامک وشرابک بقره 259)) غدیر پیامبر، بر قریه ای میگذشت ودید که ویران گردیده بگفت : چگونه خدای این مردگان را بعد از مرگشان زنده می گرداند پس خدای اورا صد سال میرانید و آنگاه بر انگیخیتش واز او سئوال کرد  چند مدت در اینجا درنگ کردی پاسخ داد :روزی یا پاره ای از روزی را. فرمود صد سال در اینجا درنگ کرده بودی نگاه کن به غذا و آشامیدنیت که تغییر نکرده است- وجه استدلال بر این آیه اینست که این حجت خدا و پیغمبر حق در مدت صد سالی که خدا او را میرانیددر حال غیبت از قومش بوده ودر اختیار قوم خود نبوده است .

2- کمالدین در منتخب الاثر صفحه 226 به بعد در غیبت ادریس پیغمبر سخن می گوید که : به علت بدکاری وتیره دلی وناپاکی مردمان غیبت را برگزید ودر غاری سکنی گزید تا آنگاه که کار شیعیان او به جایی رسید که قوت آنان برید واز همه جا مایوس ونا امید گردیدند وبه دنبال مدتی نابسامانی وتیره روزی وبی آبی وقحط که معلول بدکاری آنان بود با بازگشت وظهور مجدد ادریس، خدای تعالی بر آنان آب و نعمت ارزانی داشت .

واما علل غیبت :1- علت غیبت شخصی نبوده وحکمی از حکمتهای خداست عبداله ابن فضل هاشمی گوید که شنیدم از امام صادق (ع) که برای صاحب الامر غیبتی همانست که در غیبتهای حجج قبل بود واین حکمت ظاهر نمی شود مگر بعد از ظهور ،همانگونه فلسفه کارهای خضر (ع) به موسی(ع)  آشکار نشد مگر به هنگام جدائیشان پس برای ابن فضل، این مطلب سری از اسرار خدا وغیب های پروردگار بوده است وما چون اعتقاد داریم خدای، حکیم است  واز حکیم کار بیهوده و عبث سر نزند این مطلب را نیز جزو حکمتها دانسته ومی پذیریم2-غیبت امام برای آنست که بیعت طغیانگری بر گردنش نباشد :از محمد ابن عثمان نایب دوم امام (ع) در باره غیبت سوال شد، از ناحیه مقدسه ولی عصر (ع) پاسخ آمد که برگردن تمام آباء من بیعت طغیانگر زمانش بود وآن هنگام که من ظهور کنم بیعت هیچ ستمگری را برگردن ندارم.3- امام (ع) از بیم کشته شدن غیبت اختیار فرموده است.4- یکی از علل غیبت امتحان واختیار مردمان است : همانگونه که می دانیم برای هر فردی از افراد بشر پروردگار عزیز امتحانات واختیاراتی را معین فرموده است : در سوره عنکبوت آیه 1و2 می خوانیم (( الم0 احسب الناس ان یترکو ان یقولوا آمنا وهم لا یفتنون ولقد فتنا الذین من قبلهم فلیعلمن الله الذین صدقوا ولیعلمن الکاذبین))آیا مرم گمان کرده اند همینکه گفتند ما ایمان آوردیم آنان را رها میکنیم،به همان گونه که پیشینیان آنان  را آزمایش کردیم آنها را نیز می آزماییم تا در این میان راستگویان از دروغگویان مجزا ومشخص گردند .

فائدة وجودی امام غائب:1- امام وسیله امان اهل زمین است همانگونه که ستارگان وسیله امان برای اهل آسمانند2- امام وسیله نزول رحمتهای خداست3- امام وسیله جلوگیری از سخط وغضب خداست4- برکات زمین به یمن وجود امام ظاهر و آشکار می گردد.

کیفیت قیام مهدی (عج):اصولا" برنامه قیام و انقلاب آخرین منجی بشریت برنامه ای عادی ومعمولی نیست که بوسائل ووسائط عادی انجام گیرد. این بزرگوار مامورند که آئین الهی اسلام را در سرتاسر  جهان هستی به عنوان تنها آئین مجری دارند وجهانیان را به یک دین و یک آئین طریقت  آورند واین جز بوسائل غیر عادی ممکن نخواهد بود بنابرین باید این مهم بوسیلة یک قدرت ماورالطبیعهبه خود جامه عمل بپوشد .1- از سلاحهای که امام عصر از آن استفاده خواهند کرد می توان ملائکه را نام برد همانگونه که خداوند در جنگ بدر ملائک را به یاری مسلمانان فرستاد 2-دیگر از ابزار جنگی امام (ع) قوای طبیعی مانند باد ،طوفان ،ابر،باران وغیره است تصور نمائید که کدامیک از ابزار  وسلاحهای عالم می تواند در مقابل این نیروها به مقابله برخیزد وآنان را دفع نماید .3-قدرت سومی که به عنوان مدکار قیام امام مهدی (عج) نام برده شده عبارتست از افکنده شدن ترس ورعب در دل دشمنان امام عصر (عج)،که امروز جنگ روانی می نامند واینکه در روایات به سیف وشمشیردر زمان آنحضرت اشاره شده به این علت است  که در زمان ایشان با مخالفت معاندان ودشمنان ،صلح ومسالمتی وجود نخواهدبود بلکه برنامه آنحضرت با قهر وخونریزی همراه با کارآمد ترین ابزار جنگی می باشد.(( ونرید ان نمن علی الذین استضعفوا فی الارض ونجعلهم ائمه ونجعلهم وارثین قصص 10)) می خواهیم که برکسانیکه در زمین ضعیف گشته اند منت گذارده و آنان را پیشوایان به حق و وارثین زمین قرار دهیم.

مهدی (عج)واصلاحات  او:ابوداود در کتاب صحیح خود جلد 4صفحه 87 از علی رضی الله عنه  از رسول خدا (ص)روایت کرده که فرمود : اگر از دنیا بیشتر از یک روز باقی نماند خدا مردی را از اهل بیت من مبعوث می کند  که زمین را پر از عدل وداد خواهد کرد آنطور که پر از جور شده باشدهمچنین رسول خدا فرمود آنکس که عیسی بن مریم پشت سراو نماز بخواند از ماست در روایات آمده که خدا حضرت مهدی (عج)را  بوسیله سه هزار ملک امداد خواهد کرد باز از رسول خدا نقل شده است مهدی از ماست دین به آن حضرت ختم می شود همانطور که به ما ختم شد.

علائم ظهور حضرت مهدی (عج):1- ندای آسمانی: از حضرت حسین بن علی روایت کرده اندکهفرمود وقتیکه سه روز یا هفت روز آتشی را از طرف مشرق دیدید منتظر فرج آل محمد (ص) باشید ،فرمود منادی از آسمان طوری بنام مهدی ندا می کند که از مشرق و مغرب شنیده خواهد شد 2-علامت آسمانی ابن عباس روایت کرده گفت : مهدی قیام نمی کند تا اینکه با خورشید علامتی طلوع نماید 3- گرفتن آفتاب و ماهتاب 4- نفاق وبدبینی 5- ظلم وستم 6- هرج ومرج 7- کشتن ومردن 8-بلا و محنت 9- قتل نفس زکیه 10-خروج سفیانی

منابع مورد استفاده : 1- مهدی موعود ترجمه جلد 13 بحارلانوار مجلسی مترجم علی دوانی  2- مهدی امام منتظر تالیف سید حسن پور  سید حق شناس 3-ترجمه کتاب المهدی  مولف آیت ا.. سید صدرالدین صدر مترجم محمد جواد نجفی  4- قرآن کریم

  

 


نظر()

  

 

هوالفتاح العلیم

حضرت مهدی (عج)وفلسفه حکومت جهانی آنحضرت(قسمت اول)

چه خوش است صوت قرآن زتو دلربا شنیدن                 به رخـت نگاه کردن، سـخن خـدا شنیـدن

مقدمه:فطرت بشر از ظلم متنفر است و ستم را زشت می شمارد. این تنفر چون فطری است اختصاص به فردی یا جمعیتی یا منطقه ای ندارد .همه افراد بشر از بزرگ وکوچک وسیاه وسفید از این حکم فطری برخوردار هستند . تنفر از ظلم از غریزه های بشر است وعقل را در آن راهی نیست وحکم به زشتی ومنفوریت ظلم ویژه عقلا وخردمندان نمی باشد ، دیوانگان نیز از ظلم بیزار ند واز ظالم ستمکار نفرت دارند طبیعی بشر است که هرچه را دوست نمیدارد ،نابود ی آنرا خوش دارد ، بلکه اگر قدرتی داشته باشددر نابودی آن می کوشد تا دیدگاه خود را از این وجود زشت پاک گرداند و دیگر منفور خود نبیند از این سخن به این نتیجه می رسیم که روزی یشر ، این منفور فطری را ازمیان برخواهد داشت وجهان را از لوث ظلم و بیدادگری پاکیزه خواهد ساخت همانطور که فطرت بشر از ستم و بیدادگری بیزار است همانطور هم دوستدار عدالت وخواهان عدل وداد است . آنچه قطعی است آنست که پسندیده بودن عدل ،خواسته فطری است و ویژه فردی خاص ودسته مخصوص نمی باشد همه انسانها از هر نژاد ودر هر زمان ومکان ،دارای خواسته فطری دوستدار عدالت هستند و انتظار برقراری آنرا دارند.

شرایط رهبر جهانی: نخستین شرط در رهبر جهانی آنست که در دعوتش راستگو باشد وحقیقتا خواهان ایجاد عدل وداد باشد.دومین شرط که بایستی رهبر عدل جهانی دارا باشد نقشه صحیح است ،نقشه اگر صحیح نباشد رسیدن به هدف دشوار بلکه ناممکن خواهد. سومین شرط آنست رهبرعدالت جهانی دارای هیچ گونه نقطه ضعفی نباشد چه نقطه ضعف شخصی وچه نقطه ضعف خانوادگی ومیراثی. شرط چهارمی که باید بر قرار کننده عدل جهانی واجد آن باشد: آنکه شخص خودش و دودمانش به پاکی شناخته شده باشند و گرنه صحت دعوتش را عقلای جهان باور نخواهند کرد با مطالعه مختصری در تاریخ، وجدان اذعان میکند که پدرانش مردان فضیلت وبزرگواری بوده اند آنها مردم گمنامی نبوده اند که در راه حق و عدالت مبارزه کرده اند وجان داده اند دوست ودشمن جز تقوی وفظیلت ،جز بزرگواری از ایشان ندیده است ، پس چنین دودمانی شایشته است قافله سالار دنیای انسانیت باشد ، رهبر مقدس بشریت وبرقرار کننده عدل جهانی ونابود کننده ظلمهاوبیدادگریها،بایستی از چنین دود مانی ریشه گرفته باشد ،چون به شهادت تاریخ این خاندان پاکترین ومقدسترین دودمانهای بشری بوده اندچنین کسی در منزه ترین محیط تربیتی پرورش یافته است او خلف دهم علی (ع) وفرزند نهم حسین (ع) وپسر امام عسکری (ع) است ده تن از پدرانش منزه ترین فرد بشر بوده اند بالاتر که برویم چهار تن از نیاکانش در زمره رادمردان فضیلت وجوانمردان به شمار می آمدند و با آنکه در عصر جاهلیت می زیسته اند جامه رهبری انسانها وارمغان عدل جهانی بر قامت رسای ،پسر امام حسن عسکری (ع) زیبنده می باشد وبس وبشر دیگری، شایستگی این مقام راندارد چون واجد شرایط نمی باشد ،خدای بزرگ این موجود منزه، را ذخیره نگاهداشته تا روزی که اراده مقدسش تعلق گیرد حضرتش قد علم کند وخواسته فطری بشر را را جامه عمل بپوشاند ظلم وستم را نابود سازد وعدل را برای همیشه بر روی زمین حکومت دهد آسایش روحی بشر را تامین کند

جهانى شدن در قرآن و حدیث: اسلام جهانى تولد یافت، مسلمانان براى جهانى کردن اسلام بسیار کوشیدند، شیعیان هم دل به حکومت جهانى حجة بن الحسن(ع) سپرده اند. آیات و روایات اسلامى نیز، روند جهانى شدن اسلام را مورد تأیید و تأکید قرار داده اند.

از میان آیات و روایات فراوانى که دلالت برجهانى شدن اسلام مى کند، موارد زیر تنوع و کاربرد بیشترى دارد.
الف) قرآن: آیات زیر در قرآن به مسئله جهانى شدن اسلام اشاره دارند:
1. ونرید أن نمنّ على الذین استضعفوا فى الأرض و نجعلهم أئمّة و نجعلهم الوارثین و نمکّن لهم فى الأرض و نرى فرعون و هامان و جنودهما منهم ما کانوا یحذرون.

ما میخواهیم بر مستضعفان زمین منّت نهیم و آنان را پیشوایان و وارثان روى زمین قرار دهیم و حکومتشان را در زمین پابرجا سازیم؛ و به فرعون و هامان و لشگریانشان، آنچه را از آنها (بنى اسرائیل) بیم داشتند، نشان دهیم!
این آیات، گرچه به قصه حضرت موسى(ع)، فرعون و بنى اسرائیل مربوط است، ولى محتوا و مفهوم آیات، تنها به آن برنمى گردد. آن چه در آن دوره اتفاق افتاد، جلوه اى از اراده خداوند براى حاکمیت بخشیدن مستضعفان بر مستکبران بود، در حالى که اراده خدا در این باره، به طور کامل تحقق نیافته است. پس روزى مى رسد که خداوند حاکمیت خویش را بر زمین از طریق سپردن آن به دست عباد صالح تحقق مى بخشد.
2
. قال ربّ فأنظرنى إلى یوم یبعثون قال فانّک من المنظرین إلى یوم الوقت المعلوم.
[شیطان] گفت: پروردگارا! مرا تا روز رستاخیز مهلت ده [و زنده نگهدار؛ خداوند] فرمود: تو از مهلت یافتگانى! [اما نه تا روز رستاخیز، بلکه] تا وقت معینى.
بر پایه این آیه، روزى مى رسد که شیطان دیگر بر انسان حاکمیت ندارد. در واقع خداوند سبحان با مهلت درخواستى ابلیس تا روز قیامت، موافقت نکرد و تا زمان معینى (تا قبل از برپایى قیامت) به او مهلت داد. با پایان یافتن حاکمیت شیطان بر انسان، جهانى شدن اسلام از سوى بنده صالح خداوند تبارک و تعالى یعنى حجة بن الحسن(ع) آغاز مى گردد.

3. هو الذى أرسل رسوله بالهدى و دین الحق لیظهره على الدین کلّه و لوکره المشرکون.
او کسى است که رسولش را با هدایت و آیین حق فرستاد؛ تا آن را بر همه آیینها غالب گرداند، هر چند مشرکان کراهت داشته باشند.
امام صادق(ع) در تفسیر این آیه فرمود:
سوگند به خدا، هنوز تفسیر این آیه تحقق نیافته است. راوى پرسید: »فدایت شوم پس چه زمانى تحقق مى یابد؟« امام فرمود: »وقتى با اراده خدا، قائم قیام کند«.
بنابراین، جهانى شدن اسلام و تشکیل حکومت واحد جهانى امام زمان(عج) با به کارگیرى علوم و فنون نوین به انجام مى رسد و تداوم آن با تدبیر، تدبر، دانش و بینش میسر مى شود.

ب) احادیث: برخى از روایات و احادیث اسلامى به تفسیر آیات مربوط به جهانى شدن اسلام پرداخته?اند که از جمله مى توان به این احادیث اشاره کرد:
حدیث اول: از رسول خدا(ص) نقل شده که فرمودند:
إنّ خلفائى و اوصیائى و حجج الله عللى الخلق بعدى اثنا عشر أوّلهم أخى و آخرهم ولدى. و قیل: یا رسول الله، صلى اللَّه علیه و آله، و من أخوک؟ قال: على بن ابى طالب. قیل: فمن ولدک؟ قال: المهدىّ یملأها قسطا و عدلا کما ملئت جورا و ظلماً و الذى بعثنى بالحقّ نبیّا لولم یبق من الدنیا إلّا یوم واحد لأطال الله ذلک الیوم حتى یخرج فیه ولدى المهدى فینزل روح الله عیسى بن مریم، علیه السلام، فیصلّى خلفه و تشرق الأرض بنور ربّها و یبلغ سلطانه المشرق والمغرب.
خلفا و جانشینان من و حجتهاى خدا بر خلق پس از من دوازده نفرند، اول آنان برادرم و آخرشان فرزندم. گفته شد: اى رسول خدا(ص)، برادرت کیست؟ فرمود: على بن ابیطالب(ع). سؤال شد: فرزندت کیست؟ فرمود: مهدى که زمین را از قسط و عدل پر مى سازد؛ همان سان که از ظلم و جور آکنده شده بود. قسم به آن که مرا به حق به عنوان پیامبر برانگیخت، اگر از عمر دنیا یک روز باقى مانده باشد، خدا آن را چنان طولانى سازد تا فرزندم مهدى خروج کند. پس از آن عیسى پسر مریم(ع) فرو خواهد آمد و پشت سرش به نماز مى ایستد و زمین به نور پروردگارش روشن مى
شود و حاکمیت او شرق و غرب [زمین] را دربر مى گیرد.
حدیث دوم: همچنین از پیامبر خدا(ص) نقل شده است که:
یخرج فى آخر الزمان رجل من ولدى اسمه اسمى و کنیته ککنیتى یملأ الأرض عدلاً کما ملئت جوراً، فذلک المهدى.
در آخرالزمان مردى از فرزندان من قیام مى کند که اسم او همانند اسم من و کنیه
اش مثل کنیه من است. زمین را از عدل پر سازد؛ چنان که از ظلم پر شده بود و او مهدى است.
حدیث سوم: پیامبر اکرم(ص) در حدیثى دیگر فرمود:
المهدى منّى و هو أجلى الجبهه، أقنى الأنف، یملاء الأرض قسطاً و عدلاً کما ملئت جوراً و ظلماً، یملک سبع سنین.
مهدى از من است، چهره اى نورانى دارد، و بینى
اى خمیده. زمین را از قسط و عدل پر مى سازد. چنان که از ظلم و جور پر شده بود.
حدیث چهارم: و باز آن حضرت مى
فرماید:
لولم یبق من الدنیا إلاّ یوم واحد لطوّل اللَّه ذلک الیوم حتّى یبعث رجل منّى (أو من أهل بیتى)، یواطىء اسمه اسمى.
اگر از عمر دنیا جز یک روز باقى نمانده باشد، خداى تعالى آن روز را چنان طولانى کند تا در آن روز مردى از من (یا اهل بیتم) قیام کند که اسم او اسم من است
.

 


اولین دیدگاه را شما بگذارید

  

مشخصات مدیر وبلاگ

فاسم پوراسمعیل [0]

قاسم- پوراسمعیل ( دبیر آموزش وپرورش ناحیه 1 تبریز )کارشناسی ارشد علوم قرآنی وحدیث هدف از ایجاد وبلاگ نوشتن مطالب دینی ومورد رضای خداوند متعال می باشد لطفا از نظرهای دلسوزانه وصمیمی ودعای خیر، بنده حقیر رامحروم نسازید (مخصوصا همکاران محترم ودانش آموزان عزیز)
ویرایش

طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ